عشرتکده یقضان

خوابگردها و دستنوشته های پراکنده رضا مشتاق

عشرتکده یقضان

خوابگردها و دستنوشته های پراکنده رضا مشتاق

تاوان

 

هرچه گفتم دروغ بود

و هر دروغی که گفتم تاوانی داشت

این روزها یکی یکی و به ترتیب حساب پس میدهم.

باید همیشه به حساب ها رسیدگی کرد

و من به اعمال خود نظارت و حسابی نداشتم

خیلی راحت سخنرانی میکردم، به خوبی ها دعوت میکردم و خود را انسانی موجه و خوب جلوه میدادم و ...

همه و همه رذالت، پستی و مکرهای مکیاول گونه ی من بود.

دروغ، بدی و پلشتی ها طوفان سیاهی شده و هر روز بند بند زندگیم را ویران تر میکند

زبان، دست، پا و از همه مهتر ذهن من به حالت بیمار گونه ایی دیگران را بیرون از این فضای مجازی آزار داد...، دل های بسیاری شکست و جان های بسیاری بیمار و فرتوت شد.

خانه ایی ویران شد، زنی در آستانه ی فاحشگی قرار گرفت، بکارتی دریده شد، اموال مرده ایی به سرقت و تاراج رفت، آبروی انسانی بر باد رفت، نمازهای بسیاری قربة ابلیس خوانده شد، برای ریا، برای فتح و...و...و....، دفتر و نامه ی اعمال من به طرز فاجعه ناکی خط خطی و آلوده است.

من...، این انسان به اصطلاح ناشناس و اما واقعی.

من...، این انسان به اصطلاح انسان و نیکو خصال و اما ضد همه ی خوبی ها...

من...، این شاعر نیکو قلم و اما کریه نویس بر روی دل ها...  

در دنیای بیرون از وب، یکی از فاسدترین و پلیدترین انسان های روی زمینم...  

نظرات 2 + ارسال نظر
چرا انقد خودتو سرزنش می کنی؟!تو خوب جمعه 19 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 03:49 ب.ظ

چیزی نیست داش یوسف
شنیدی میگن خود کرده را تدبیر نیست...
..
تا آخرشو بخون رفیق

در هر حال ممنون که فراموشم نکردی

تو خوبی!(یوسف) جمعه 19 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 03:49 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد