عشرتکده یقضان

خوابگردها و دستنوشته های پراکنده رضا مشتاق

عشرتکده یقضان

خوابگردها و دستنوشته های پراکنده رضا مشتاق

بوتیمار

 

از قضا سرکنگبین صفرا فزود و داروی زخم چرکین به دست زنی افتاد; زیبا و فاحشه...

بوتیمار عشوه گرِ من...، شترِکف کرده دهان این نفس، درحسرت چشمان هیزی است که قد بر افراشته...، تا لاف خداوندی زند، برج و باروی خدا را بشکند!

 

کارت دعوت

 

وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ ... (ابراهیم: 22)

 

  چه دعوت باشکوه، زیبا و شاهانه ایی !

  تو ...

  این کارت را قبول نمیکنی ؟!