چه سخن ها که لب به لب زیر گوشت نجوا کرده ام
چه کام های آتشین که از لبانت به تاراج برده ام
چه بسیار رازها و نگوها که از من میدانی
...
با هربار مردن، تمام نگفته ها و خاطرات را به گور زباله دان میبردی
حرمت و ارزش راز به نگفتن آن است
همه را شنیدی و مردی تا هیچ نگویی
گوش میدهی و زره زره آب میشوی
|